نمایی از روستای زیبای شاه طران
روستای شاه طران در زمستان
زمین های کشاورزی
پاییز زیبا
فصل زیبای بهار
اسلاید قبلی
اسلاید بعدی

فهرست مطالب

موقعیت جغرافیایی شاه طران(شاطر)

روستای زیبای شاه طران (شاطر) در حدود 20 کیلومتری جاده اراک به ازنا در سمت غرب اتوبان، نرسیده به شرکت فروآلیاژ قرار دارد. بعد از اینکه وارده جاده  شدید با طی مسافت حدود 4 کیلومتر به روستای زیبای شاه طران(شاطر) می رسید.

روستای شاه طران در بین دو تپه( به قول بعضی ها بین دو کوه) واقع شده است. و بر روی یکی از این تپه ها آثار قلعه قدیمی که در حال حاضر تخریب شده است وجود دارد که مربوط به آخرین خان شاطر بنام غلامرضا خان می باشد. این روستا 25 خانوار و 121 نفر جمعیت دارد که شغل اصلی ساکنین کشاورزی و دامداری می باشد.

در سمت غرب روستای شاه طران(شاطر)، روستای آقبلاغ قرار دارد که مسیر دسترسی به آن روستا جاده آسفالته می باشد.

در جنوب شرقی روستا، روستای اکبراباد قرار دارد که مسیر دسترسی به آن جاده خاکی است و خالی از سکنه می باشد.

در سمت شرق روستا، روستای گوگده قرار دارد که این روستا بین مومن اباد و شاه طران(شاطر) قرار گرفته و خالی از سکنه می باشد.

در سمت شمال غربی روستا، روستای قشلاق قرار دارد که مسیر دسترسی به آن جاده صعب العبور خاکی می باشد.(البته از مسیر آسفالت نیز دسترسی دارد).

در سمت جنوب غربی روستا، روستای شاهوله قرار گرفته که برای دسترسی به آن باید از مسیر خاکی گذر کرد.

امکانات شاه طران(شاطر)

آب اشامیدنی

آب آشامیدنی روستا از یکی از چشمه های کشاورزی که از نظر ارتفاع در سطح بالاتری می باشد داخل منبع بتنی جمع آوری و کلر زنی می شود.انتقال آب با همکاری کشاورزان روستا و مردم ساکن و اداره آب و فاضلاب شهرستان ازنا انجام و به بهره برداری رسید.

در گذشته

در زمان های گذشته مردم روستا آب آشامیدنی خود را از قنات روستا یا چشمه ها و یا چاه های آبی که داخل حیات خود حفر کرده بودند استفاده می کردند.

چاه آب حیاط

البته در نزدیکی منبع بتنی که در حال حاضر بعنوان ذخیره آب استفاده می شود، منبع ذخیره آبی قرار داشته که آثار لوله کشی نیز در جاهای پر تردد مشاهده می شود.(شاید شیر آبی برای استفاده عموم در نظر گرفته بودند).

برق

روستای شاطر در سال 1368-9 برق کشی شد. این برق کشی به همت مردم روستا و با کمک مالی تمام کسانی که در آن زمان ساکن در روستا بودند انجام شد.

در گذشته

مثل سایر جاهایی که برق نداشتند از فانوس(به قول اهالی روستا چراغ دستی) که با یک فتیله و مخزن کوچکی که از نقت پر می شد استفاده می کردند.تعداد فانوس های مورد استفاده بستگی به توان مالی و مساحت مسکن مورد داشت. از سایر وسایلی که برای روشنایی استفاده میشد می توان از لامپا، چراغ زنبوری(توری) استفاده می کردند. کسانی که چراغ توری داشتند جزء خانواده های مرفه بحساب می ادمدند و برای مراسمات عروسی یا جشن های دیگر یا در دهه محرم در مسجد از چراغ توری استفاده می کردند.

گاز

گاز کشی روستا در سال ۱۳۸۵ با همکاری اداره گاز شهرستان ازنا انجام شد.عملیات گازکشی از مومن آباد به جاپلق غربی(آشورآباد) در دستور کار قرار گرفت و روستاهایی که در این مسیر قرار داشتند از جمله شاطر و آقبلاغ و …. نیز گازرسانی شدند.

در گذشته

در نبود گاز برای تولید گرما روش های مختلفی بکار برده میشد.

در ایام خیلی گذشته از گیاهان خشک و گون استفاده میشد.این گیاهان را در جایی ذخیره می کردند(هیمه دون=هیمه دان) و وقتی نیاز داشتند استفاده میکردند.

یکی از جاهایی که برای تولید گرما استفاده می شد تنور بود. تنور ها یا داخل خانه بودند و یا در حیاط ساخته می شدند. یک فضای کوچکتر از تنور هم وجود داشت، که  با خشت و گل  فضای مربع یا مستطیل شکل که یک سمت آن برای وارد کردن مواد سوختنی بود درست می کردند. و ظرف مورد نظر که دیگ یا (قازقان=قازغان)و … را روی آن قرار میدادند.

اگر هم میخواستند گرمای مورد نیاز را در جاهای مختلف استفاده کنند، از منقل استفاده میکردند. از منقل هم برای آماده کردن یا گرم کردن غذا، چای یا گرم کردن کرسی استفاده می شد.

مواد سوختنی قابل استفاده مثل هیزم و گیاهان خشک و مواد دفعی دام ها(پشکل و لاس) را می توان نام برد. در بهار و تابستان که نیاز به گرما  نسبت به پاییز و زمستان کمتر بود، فرصت مناسبی برای ذخیره و خشک کردن مواد دفعی دام ها بود. گاها این مواد دفعی را با آب مخلوط میکردند و به شکل های خاصی در می‌آوردند(تاپاله،پایه،مچول) تا قابلیت ذخیره سازی و حمل آسانتری داشته باشند و این ها را در هیمه دان(هیمه دون) ذخیره می کردند.

بعدها با راحت تر شدن دسترسی به نفت سفید و کپسول های گاز بوتان استفاده از بخاری و علاء الدین و گازهای چندشعله معمول تر شد.

آب گرم برای  استحمام هم از حمام خزینه ای که در ادامه توضیح داده ایم استفاده میکردند. برای شستشوی لباس ها هم از آبگرم به ندرت استفاده میکردند.

نانوایی

روستای شاطر نانوایی ندارد. ساکنین روستا نان مورد نیاز خود را از ازنا یا مومن آباد تهیه می کنند. البته از نانوایی های اطراف در روزهای از قبل تعیین شده (مثلا شنبه ها یا …)نان های بسته بندی شده می اورند و هر خانواده با توجه به نیاز خود سفارش نان می دهد.

در گذشته

زمان قدیم تنور های گِلی داخل خانه ها یا حیات ها توسط افراد متخصص در این زمینه درست می شد. این تنورها به ارتفاع حدود 1 تا 1.5 متر و با خاک رس بصورت استوانه ای شکل که در قسمت بالا از قطر آن کم می شد. یک کانال کوچک به قسمت پایینی تنور راه پیدا میکرد تا باعث انتقال هوا و اکسیژن جهت سوخت بهتر مواد شود(بازنه). در بالای تنور هایی که داخل خانه ساخته شده دریچه ای در سقف خانه تعبیه می شد تا دود ناشی از مواد سوختنی خارج شود. البته تمام دود خارج نمی شد و باعث سیاه شدن سقف و دیوار می شد.

تنور داخل حیاط

تنور

سوخت تنور هم از چوب(البته به مقدار خیلی کم) و مواد دفعی دام ها که در قسمت گازکشی (برو بالا) توضیح داده شد استفاده می کردند. بعد از اینکه آتش آماده شد و تنور گرم شد با کمک چند نفر شروع به پخت نان می کردند.

مدرسه

در قسمت جنوب شرقی روستا قسمتی از زمین های کشاورزی توسط کشاورزان خیّر جهت احداث مدرسه اهدا شد. در حال حاضر با توجه به تعداد کم دانش آموز این مدرسه تعطیل و دانش آموزان برای یاد گرفتن خواندن و نوشتن به مومن آباد باید بروند. ساختمان باقیمانده مدرسه در حال تخریب می باشد.

در گذشته

مدرسه روستا مقطع ابتدایی از اول دبستان تا پنجم دانش آموز می پذیرفت. با توجه به تعداد دانش آموزان و نیز نیروی در اختیار اداره آموزش و پرورش ازنا 1 یا 2  معلم به این مدرسه اختصاص داده می شد.

دانش آموزان بعد از مقطع ابتدایی برای گذراندن دوره راهنمایی باید به مومن اباد رفت و امد میکردند. بطور معمول شروع کلاس ها 8 صبح بود و ساعت 3 عصر کلاس ها تعطیل می شد. برای رسیدن به موقع سر کلاس معمولا ساعت 7 صبح بصورت گروهی و یا چند نفره با پای پیاده یا دوچرخه مسافت حدود 5 کیلومتری که در آن زمان جاده خاکی داشت را در سرما و گرما باید طی میکردند.

تصور اینکه یک آقا یا خانم با سن کم هر روز بخواهد این مسیر را طی کند با توجه به وزش باد و بارش برف و باران سخت می باشد. تازه بعد از اینکه کلاس درس تمام می شد خبری از کلاس های فوق برنامه آموزشی نبود. این نوجوانان باید به پدر و مادر خود در کارهای کشاورزی و دامداری و یا خانه داری کمک می کردند. معمولا بعد از شام فرصت آماده کردن برای درس های فردا را داشتند. (راستش خودم بغض گلوم رو گرفت که اینقدر مظلوم و معصوم بودند.)

برای مقطع دبیرستان در صورتی که رشته ای غیر از علوم انسانی انتخاب می کردند باید به  شهر ازنا می رفتند.(البته بعد از چند سال، در مومن اباد نیز فقط سال اول دبیرستان ارائه شد.) البته با توجه به شرایط ترجیح دانش آموزان و خانواده ها رشته ی علوم انسانی بود.

دانش آموزانی که از شاطر به ازنا می رفتند به همراه دوستان خود در زمان هایی که روزها کوتاه بود(معمولا پاییز و زمستان) با توجه به سختی امکانات رفت و آمد در ازنا اتاقی اجاره می کردند و در روز های پنج شنبه و جمعه به روستا باز می گشتند. در این چند روز پخت و پز و نظافت اتاق با خودشان بود. (چه رنج و مشقتی)

صادقانه جواب بدهید: آیا شما حاضرید با چنین شرایطی ادامه تحصیل بدهید؟

مسجد

مسجد روستای شاه طران تقریبا وسط روستا بنا شده است. مسجد دو طبقه می باشد و آبدارخانه و آشپزخانه و سرویس های بهداشتی نیز دارد. این مسجد با همت و همکاری ساکنین روستا و خیّرین محترم ساخته شد. برای مراسمات  مختلف مولودی و مذهبی یا تصمیمات مهم روستا  و ادای نماز های یومیه  و نذر ها ،دهه ی محرم و ماه رمضان استفاده می شود.

در گذشته

مسجد قدیمی دیوار های کاه گِلی داشت. سقف آن با تیر های چوبی پوشیده شده بود و نسبت به مسجد حاضر بسیار کوچکتر بود. شامل قسمت مردانه و زنانه بود.

خانه بهداشت

متاسفانه روستای شاطر از خانه بهداشت ندارد. هر چند وقت یکبار طرح هایی از طرف شبکه بهداشت مومن آباد از قبیل کنترل فشارخون و قند و … انجام می شود. با توجه به بیمه درمانی اهالی که اکثرا بیمه روستایی یا تامین اجتماعی هستند برای درمان خود به خانه بهداشت مومن آباد یا مطب های سطح شهر یا بیمارستان امام علی(ع) ازنا مراجعه می کنند.

کاربر گرامی در خصوص انجام  تشخیص یا درمان بیماری خود با هر نوع بیمه ای که دارید می توانید از خدمات  این سایت  استفاده کنید.

شعار سایت گلوبال کلینیک صرفه جویی در وقت و هزینه های درمانی شماست. پس برای صرفه جویی در وقت و هزینه درمانی خود می توانید از سایت گلوبال کلینیک استفاده کنید تا رنج بیماری و ناراحتی بر شما کمتر شود.

مراسمات و آداب و رسوم شاه طران(شاطر)

عید نوروز

چند روز قبل از عید نوروز با توجه به مراسمات دید و بازدید و مسافرت افرادی که از روستا به جاهای دیگر مهاجرت کرده اند برای تهیه مایحتاج پذیرایی اقدام می کنند. روز قبل از عید به زیارت اهل قبور می روند و برای گذشتگان خیرات می کنند. روز عید اگر کسی در سال قبل عزادار شده باشد به دیدن خانواده او می روند. معمولا رسم بر این است که کوچکترها به دیدار بزرگتر ها بروند. البته بعد از کرونا و بعضی مسایل حال حاضر این دید و بازدید ها بسیار کمتر شده است.

در گذشته

چند هفته قبل از عید نوروز فرش ها را در بیرون از خانه و در جای مناسبی که اب فراوان داشت می شستند و در جایی که رو به آفتاب باشد پهن می کردند تا خشک شود. با توجه به اینکه بعضی خانه ها تنور داشتند و سقف و دیوار ها سیاه شده بود از جایی که خاک حالت سفید رنگ(خاک اسپید) داشت می آوردند و با اب حل می کردند و به دیوارها می کشیدند تا از سیاهی دیوارها کم شود.

در گذشته های دور چند هفته قبل از چهار شنبه سوری نوجوانان و کوچکتر ها به اطراف روستا می رفتند و گیاهانی که خشک شده بودند را جمع اوری می کردند( پیش چیدن) و شب های چهارشنبه سوری روی پشت بام یا داخل حیاط خود اتش روشن میکردند و از روی اتش می پریدند.

ولی دنیای پسر بچه ها و دختر بچه ها فرق میکرد:

از قبل لباس ها و پارچه هایی که نیاز نبود و کاربردی نداشتند را کنار میگذاشتند تا چنین روزهایی استفاده کنند. این پارچه ها را با عرض تقریبا یکنواخت پاره میکردند و بعد از ان به حالت گرد در می آوردند. در نهایت به شکل توپ می شد.این توپ را داخل نفت قرار می دادند(توپ نفتی) . این توپ نفتی را با سیم مفتول می پیچیدند تا خیالشان راحت شود که این توپ هنگام پرتاب کردن ازهم جدا نمی شود.حتی به این توپ یک دسته مفتول دیگر اضافه میکردند تا بتوانند این توپ را بچرخانند و پرتاب کنند و گرمای حاصل از سوختن این توپ نفتی باعث سوختگی دست انها نشود.

یک سر گرمی دیگر این بود که یک وسیله فلزی بسیار کوچک که گنجایش جیوه های حدود 10-20  عدد چوب کبریت را داشته باشد پیدا می کردند، آن را داخل یک چوب دستی بین 5/ تا 1 متری قرار میدادند و بعد از پر کردن مخزن با جیوه ، با یک میخ بصورت دورانی داخل مخزن میچرخاندن تا مقداری گرم شود. پس از گرم شدن میخی که داخل مخزن بود توسط چوب دستی به جایی محکم زده میشد تا جیوه های داخل آن باعث صدای بلندی شود.

از شب چهار شنبه سوری تا شب عید هر شب این مراسم برگزار میشد.

ازدواج

رسومات ازدواج امروزه تقریبا در کشور یکسان می باشد.

در گذشته

بعد از مراسم خواستگاری و جشن بله برون و خواندن خطبه عقد، مهمانی های از طرف خانواده های عروس و داماد گرفته می شد.

معمولا تاریخ عروسی از قبل مشخص نمی شد تا اینکه جهیزیه کامل شود. بعد از تکمیل شدن جهیزیه چند از چند هفته قبل کارت های دعوت برای مهمان های خارج از روستا توسط افراد فامیل ارسال میشد. معمولا روز های پنج شنبه و جمعه زمان برگزاری عروسی بود تا افرادی که کارمند هستند یا دانش آموز و دانشجو دارند فرصت حضور در عروسی را داشته باشند. قبل از عروسی جهیزیه را به خانه داماد می بردند و عصر روز حنابندان بصورت نمادین وسایلی از خانه پدر عروس به همراه رقص و شادی به خانه داماد برده میشد.

معمولا از یک هفته قبل فامیل های درجه یک شب نشینی داشتند و کنار هم خوش می‌گذراندند. البته این شب نشینی ها به تمرین رقص مزین میشد تا آمادگی لازم برای روزهای اصلی را کسب کنند.

مراسمات همراه با موسیقی بود. سازهایی که استفاده میشد شامل سرنا و دهل و کمانچه و تنبک و ویولن و گاها نی انبان هم بود که از یک هفته تا ده روز قبل با گروه موسیقی هماهنگی انجام میشد.

از عصر روز حنابندان(جاهل نشون, منظور از جاهل در اینجا= جوان) گروه موسیقی شروع به نواختن موسیقی میکردند و بصورت خود جوش عده ای وسط هنر نمایی میکردند و حرکات موزون انجام میدادند. مجلس مردانه و زنانه هم معمولا نزدیک به هم بود (اگر خانه گنجایش هر دو مجلس را داشت در یک خانه و در غیر اینصورت خانه همسایه یا اطرافیان با هماهنگی قبلی پذیرای میهمانان بودند). ولی برای راحت تر بودن مدعوین مجلس را جداگانه برگزار میکردند.

بعد از صرف شام همچنان مراسم ادامه داشت تا آماده حنا گذاری شوند. قبل از رسیدن کسانی که برای گذاشتن حنا به خانه پدر عروس می رفتند گروه موزیک مستقر شده بود. در فاصله حنا گذاری از مهمانان پذیرایی می شد .در این زمان از طرف خانواده داماد  بعنوان شوخی یا شاید فلسفه ای وجود داشت ممکن بود وسیله ای مثلاً قندان،لیوان،پارچ و…. به دور از چشم خانواده عروس برداشته و بعداً به داماد تحویل داده شود.

بعد از اتمام حنا گذاری به سمت منزل پدر داماد حرکت می کردند و تا پاسی از شب بدون هیچ اعتراضی از جانب همسایه ها به شادی ادامه می دادند.بعد نوبت به حمام داماد می رسید. حمام در حمام خزینه ای یا حمام های امروزی انجام میشد. معمولا جایی را انتخاب میکردند برای حمام تا مسافت کوتاهی  پیاده روی داشته باشد(این قسمت  با دست زدن و کوبیدن به دبه به همراه  دوستان و فامیل های داماد بود که ممکن بود شاخه درختی که چند شاخه کوچک هم داشت را، با چند پارچه به آن آویزان کنند و هنگام حرکت آن را روشن کنند). زمانی که داماد در حال حمام کردن بود هنرنمایی همچنان ادامه داشت و بعد از خروج داماد با توجه به فعالیت زیاد دوستان نیاز به تجدید قوا بود. برای تجدید قوا خانواده داماد بصورت مختصر غذایی آماده کرده بود که از مهمان ها پذیرایی میکردند.بعد از پذیرایی مهمانی تمام نمی شد، بزرگتر ها مشغول سرگرمی خاص خود (نمیشه زیاد موضوع رو باز کرد در همین حد بدونین که یه سری کارت دستشون بود یا در گوشه ای دیگه برای اینکه سردشون نشه پیک نیک روشن میکردن) و کوچکتر ها هم بازی خاص خودشون رو داشتند. بازی کوچکترها بادام بازی بود.به اینصورت که  تعدادی بادام از داخل کیسه ای برداشته  و در هر دو دست قرار میگرفت و طرف مقابل باید حدس میزد تعداد بادام ها فرد هست یا جفت(تک یا جفت) بعد از اعلام تعداد بادام ها شمرده میشد و اگر درست گفته بود باید به آن تعداد بادام میگرفت و در صورت حدس اشتباه باید به همان تعداد بادام به طرف مقابل میداد.

یادگار گذشته

قلعه خان شاه طران(شاطر)

بر روی تپه جنوبی روستای شاه طران بنایی وجود دارد که نشان دهنده یک فضای قدیمی می باشد که به دلیل عدم رسیدگی و مرمت تقریبا چیزی از آن باقی نمانده است. این بنا قلعه غلامرضا خان، آخرین خان شاطر می باشد. دارای چند برجک در گوشه های آن است و چند قسمت دیگر و حیاتی که در وسط بنا قرار داشته است. بعد از تقسیم اراضی ، زمانی که خان از شاطر خارج میشود تیرهای سقف آن که چوبی بوده اند توسط افرادی بیرون کشیده شده است.

حمام خزینه ای

حمام  خزینه ای چون در قدیم امکاناتی مثل پمپ آب و… نبود باید در جایی ساخته می شد که آب جاری تسلط برای تامین اب حمام را داشته باشد و نیز از نظر تخلیه فاضلاب  به مشکل نخورند. حمام های  خزینه ای معمولا چندین قسمت دارند.

یک قسمت که حالت رختکن دارد(به اصطلاح حمام  صحرایی) که جایی برای گذاشتن لباس ها و وسایل حمام و تعویض لباس هست.

یک قسمت برای نگهداری سوخت حمام بود.برای سوخت حمام از نفت سیاه استفاده می شد. چون نسبت به نفت سفید ارزان تر بود. دلیل دیگر استفاده از نفت سیاه  با توجه به اینکه دمای جوش بالایی داشت ایمن تر بود و خطر انفجار کمتری داشت. هزینه تهیه نفت سیاه هم با توجه به تعداد نفرات هر خانواده محاسبه می شد.

در قسمتی که حالت اپراتوری داشت، مقدار خروجی نفت سیاه توسط یک شیر کنترل می شد و توسط لوله ای تقریبا 2 متری به قسمتی که محل سوختن نفت و زیر مخزن آب گرم بود( یک محلی که از فلزی بزرگ بود و به آن دیگ حمام می گفتند)هدایت می شد. دود ناشی از آن توسط دود کش خارج میشد. بعدها با برق کشی روستا ، برای بهتر سوختن نفت از پمپ باد استفاده می کردند.

قسمتی هم برای مخزن آب سرد و گرم بود.  آب گرم توسط دیگی که در قسمت قبل توضیح داده شد  تهیه می شد. آب مخزن  هم از آب جاری که از روستا می گذشت استفاده می شد که بعدا از مسیر دیگری با لوله کشی  آب قنات استفاده شد. از آب گرم با طاس به مقدار نیاز استفاده می کردند.

یک قسمت هم محل استحمام بود که  پوشش کف و دیوار حمام از سیمان بود. در چندین قسمت حمام برای خروج بخارات و وارد شدن نور، دریچه هایی در سقف تعبیه شده بود. در تمام حمام، کانال های کوچکی و شیب داری درست شده بود تا به راحتی فاضلاب حمام را به بیرون از آن(زیر شیفه) هدایت می کرد.

و اما این حمام نیاز به کسی داشت تا امورات و مسایل فنی و عادی آن را انجام دهد. با توجه به تعداد نفرات هر خانواده، به همان تعداد روز باید کارهای مربوط به حمام را انجام می دادند. خانواده 3 نفری 3 روز، خانواده 6 نفری 6 روز و… . معمولا عصر ها مخزن آتش را روشن میکردند تا آب گرم به دمای مد نظر برسد. نظافت حمام هم انجام می شد. هنگام غروب در صورتی که کسی قصد استفاده از حمام را داشت، باید مبلغی که از پیش تعیین شده بود زا به کسی که امورات حمام را در ان روز انجام داده است پرداخت کند(البته فقط آقایان مجاز به استفاده در این زمان را داشتند). قبل از اذان صبح تا ساعت حدود 6-7 صبح آقایان مجاز به استفاده از حمام را داشتند. خانم ها نیز از ساعت حدود 8-9  الی 12-13 را داشتند.

این حمام خزینه ای که شرح داده شد در حال حاضر وجود ندارد و با خاک یکسان شده است و بعنوان پارکینگ از آن استفاده می شود.

مکان های جالب شاه طران(شاطر)

از مکان های جالب روستای شاه طران می توان به موارد ذکر شده زیر اشاره کرد از جمله:
چشمه اسپید، دَنه(قناتی روستا که حدود ده حلقه چاه دارد و در نهایت به دهانه ای خیم می شود که در تابستان آب بسیار خنکی از آن جاری می باشد که در گذشته که روستا برق نداشت برای تهیه آب خنک از آن استفاده می کردند)، کَمَر بلنده، چَرده حبیب، دره با حیدر(بابا حیدر)، سرا قشلاق، سرا گاوبار، تکه بلاق، چشمه کوره، دره سنگینَ ، دره قاسم
لطفا موارد ذکر نشده را شما بفرمایید.

همکاری در گردآوری مطالب

با تشکر ویژه از عزیزانی که در تهیه این مطلب با تیم ما همکاری داشتند از جمله:

اقای رضا عسگری، خانواده محترم علی(منصور) قربانی، خانم راحیل باجلان

کاربر گرامی، در صورتی که مطلبی به اشتباه ذکر شده، انتقاد، پیشنهاد، نکته یا عکس جالبی ذکر نشده است از این قسمت مطالب خود را ارسال فرمایید تا با نام خودتان در سایت منتشر شود.

لطفا از غذاهای محلی خودتان عکس بگیرید و با دستور پخت برای ما ارسال کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه های شما

  1. سلام
    وقت تون بخیر
    ممنون از کار ارزشمندی که انجام دادین. کاش عکس از قلعه و حمام خزینه ای هم اگر در دسترس داشتین میذاشتین

    1. چشم،حتما
      در اولین فرصت اینکار انجام خواهد شد یا اگر شما عکسی دارید برای ما ارسال کنید.

  2. مدیر محترم سایت
    ایا ما هم می تونیم روستای خودمون رو مثل شاه طران معرفی کنیم؟
    ایا شامل هزینه خواهد بود؟
    ممنون میشم جواب بدین

    1. بله دوست عزیز
      در خصوص معرفی روستای شما، هزینه ای دریافت نمی شود.

  3. سلام وقتتون بخیر مدیر پیج روستای شاطر هستم ضمن تشکرازشما در مورد برق روستا که گفتین سال ۷۱ برق به روستا اومده فک کنم سال ۶۸یا۶۹ برق روستا وصل شده
    ممنون از اطلاعات ارزشمندتون🙏🙏

  4. خیلی عالی بود یه دنیا ممنون از کار بی‌نظیرتون 🙏🙏🙏🌸🌸🌸🌸